اینجا ، به هر حال!
خواب- :|
هرچند وقت یه بار کلی آدم رو میاوردن به زور مجبورشون میکردن از روی مستطیله رد شن خیلی هاشون به سمت بالا کشیده میشدن ولی نه همشون... اسمه اونجا justice room بود و فک کنم اونایی که به سمت بالا کشیده میشدن میمردن...بعدش کم کم هر کسی خودش از روی اونجا رد میشد کشیده میشد...آدما دیگه خودشون از روش رد نمیشدن بعدش آدمایی که از نزدیک کنارش هم رد میشدن به بالا کشیده میشدن دستگاه ساخت انسان بود هوش مصنوعی...که خودش تشخیص میداد کدوم آدما جرم هایی انجام دادن که طبق قانون مجازاتش مرگه ولی همین جوری که زمان گذشته بود اصول اخلاقیش هی بالا رفته بود بعد تا هر رنج شعاعی که میتونست آدما رو میکشید بالا چون همه آدما به نوعی گناهکاران
دیگه نمیتونستن کنترلش کنن
بیشعوری
تو دلیلش رو نمیدونی...
سرزنشت نمیکنم. چون دنیاهامون خیلی فرق داره...
دنیای تو بزرگه...و دنیای من تویی.
یه موضوع دیگه هم هست...امروز مادربزرگم مرد و باید بتونم حد بیشعوریم رو به انتها برسونم.
میبینی؟؟؟من اینم.
کلمه من دیوونه و خل و سادیسمی نیست عزیز من.
کلمه من رقت انگیزه .
:|
بزرگترین اشتباهات زندگیم و احمقانه ترین کار هایی که تا حالا انجام دادم چیز هایی بودن که همیشه خودم رو دور از اونا میدیدم. سبک زندگی آدمی که همیشه ملامتش میکردم حالا نزدیک به سبک زتدگی خودم شده. مهم نیست چی داری یا توی چه فرهنگی بزرگ شدی تو هم توی این باتلاق گیر خواهی افتاد. این تعریف زندگیه واسش بجنگی یا نه فقط توش فرو میری... سرعتا فرق میکنه ففط! ما میدونیم که میمیریم ولی باور نمیکنیم اگر میکردیم توی تک تک لحظات زندگیمون تاثیر میذاشت و سبک زندگیمونو عوض میکرد.
این خیلی غریبه که لحظه هایی هست که فقط شادی تو رو میخوام؟ ساعت های بیخوابی شبانه که فکر میکنم اگر کابوس ببینی کسی هست آرومت کنه؟
اگر نظرت از دید خودت احمقانه باشه حاضر نیستی به من بگی... هرکاری کردم که خودم رو عوض کنم...آدم بهتری بشم که بتونی باهام حرف بزنی... باهام بخندی و گریه کنی... میبینی چقدر دنیای ما متفاوته؟ تو فکر میکنی من ازت بدم میاد و من محسور تو شدم. تو فکر میکنی من چیزی از محبت نمیفهمم و تنها مسئله من این روزا خوشحال کردنته...
تو فکر میکنی من دیوونه ام و من هستم. دیوونه تو.
هاااا هاااا هاااا
این جوری میتونی قشنگ خفش کنی...مخصوصا اگر فقط با تو حرف میزده...
:)))
من نمیدونم
گوشیم چطوری کار میکنه. من نمیدونم بدنم چطوری کار میکنه. من
نمیدونم تقریبا هیچ چیزی چطور کار میکنه. من نمیدونم چرا اینجام. من
نمیدونم به کجا میرم. من نمیدونم چه چیزایی رو نمیدونم. من نمیدونم چرا
دارم این کار رو میکنم."